ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه - بخش اول
ترجمه بخش های تدریس شده کتاب تحریر الروضه فی شرح اللمعه
به صورت دسته بندی شده
بر اساس کلاس حجت الاسلام جناب آقای دکتر علی دوست
تا پایان هفته ی ششم آموزشی
لازم به ذکر است از این پس هر دو یا سه هفته ترجمه های بعدی قرار داده می شود ...
کپی و نشر مطلب با ذکر منبع (+5صلوات) بلامانع است ...
• طهارت در لغت به معنای نظافت آمده است.
• طهارت اسم ذات است از فعل ثلاثی مجرد طهر یطهر.
• طهارت در شرع بنا به ایتکه ما حقایق شرعیه را ثابت بدانیم عبارت است از به کار بردن طهر به شرط آنکه همراه با نیت باشد.
• طهور صیغه مبالغه برای واژه ی طاهر است. منظور از طاهر در اینجا شیئی است که به خودی خود پاک بوده و پاک کننده شیء دیگرهم باشد.
• با آوردن قید (مشرط بالنیة) خواستیم از بین بردن نجاست از لباس و بدن و غیر آن را که نیاز به نیت نداشته و شرط تحقق آن نیز نمی باشد، خارج کنیم.
• انواع طهارات:
طهارت ها به سه دسته تقسیم می شوند:
1. وضوء؛
2. غسل؛
3. تیمم؛
هر یک از این سه دارای اقسامی هستند که عبارتند از:
• واجبة؛
• مندوبة؛
• مبیحة؛
• غیر مبیحة؛
• انواع طهور:
طهور آب و خاک است.
درباره ی انواع طهور خداوند در قرآن به آیاتی اشاره فرمودند که در ذیل به نمونه ای اشاره می شود:
و انزلنا من السماء ماء طهورا (فرقان/ 48)
پیامبر اکرم (ص) نیزدرباره ی طهور فرمودند:
جعلت لی الارض مسجدا و طهورا (این روایت دلیل بر طهور بودن خاک می باشد.)
با توجه به روایت ذکر شده می توان دریافت که می توان برای تیمم از خاک و هر چیزی که وجه الارض باشد استفاده کرد.
• آب:
آب پاک کننده حدث و خبث (انواع نجاسات و پلیدیها) است.
حدث عبارت از اتفاقی که به واسطه ی بروز آن، برای انجام عبادت باید غسل یا وضوء گرفته شود.
حدث به دو نوع تقسیم می شود:
• حدث اصغر: عبارت است از اتفاقی که بر اثر آن انسان باید وضوء بگیرد مانند باد معده، ادرار، مدفوع و غیره.
• حدث اکبر: عبارت است از لافاقی که بر اثر آن انسان باید غسل انجام بدهد. مانند جنابت، حیض، نفاس و غیره.
• نجاست آب:
بطور مطلق آب به واسطه ی تغییر یکی از اوصاف سه گانه اش یعنی رنگ و مزه و بو به وسیله ی شیء متنجس، نجس می شود. البته این نجاست باید با حواس پنجگانه تشخیص داده شود نه آنکه پوشیده باشد.
آب نجس در صورتی که آن اوصاف تغییر یافته از بین بروند پاک می شود.
این از بین رفتن نجاست ممکن است خود به خود صورت بپذیرد و یا آنکه انسان این کار را انجام دهد.
پاک شدن آب ممکن است به دو واسطه انجام گیرد:
1. تبدیل شدن آب نجس به آب جاری. به اینصورت که همراه با آب جاری گردد.
2. آب نجس با آب کر طاهر برخورد نماید.
• آب کر و قلیل:
در یک تقسیم بندی آب به دو دسته تقسیم می گردد:
1. آب کر: آب کر آبی است که آنقدر زیاد است که با برخورد با نجاست تغییر پیدا نمی نماید. درباره ی اندازه آن گفته اند:
• 1200 رطل عراقی باشد. (معادل 419/377 کیلوگرم)
• ارزش پولی آن 130 درهم باشد.
• مساحت آب جمع شده به مقدار چهل و دو هفت هشتم وجب باشد.
• بعضی فرمودند که اگر به اندازه ی 27 وجب باشد کافی است.
• مطابق نظر مشهور علماء آب قلیل کمتر از کر است.
• این آب به محض بر خورد با نجاست نجس می شود. برای پاک کردن آن هم باید به روش گفته شده در بالا عمل شود.
تبصره:
1. آب قلیل با برخورد با آب جاری هم سطح و یا بالاتر از آن قرار دارد پاک می شود. حتی اگر کر نباشد.
2. به اجماع فقهاء با بارش باران بر آن نیز پاک می شود.
• آب مضاف:
آب مضاف آبی است که نام آب بطور مطلق بر آن صدق نمی کند. ولی ما در محاورات خود به تسامح به آن آب می گوییم.
آب مضاف بنا به اصل و ذاتا پاک می باشد. اما به قول درست تر پام کننده ی چیزی نیست. (خواه حدث باشد یا خبث از روی اختیار باشد یا اضطرار)
به اجماع فقهاء آب مضاف له هر مقدار که باشد با ملاقات با نجاست نجس می شود و پاک شدن آن زمانی است که به آب مطلق تبدیل شود. البته به شرط آنکه آن آب، آب کثیر مطلق باشد.
• حکم نیم خورده:
حکم طهارت یا نجاست و یا کراهت نیم خورده تابع حیوانی است که با آن برخورد داشته است.
• نیم خورده ی حیوان نجاست خواری که تنها از مدفوع انسان تغذیه می کند له گونه ای که باعث روئیدن گوشت و سخت شدن استخوان آن شده است.
• مردار خوار در صورتی که محل ملاقات، به نجاست آلوده نباشد.
• نیم خورده ی زن حائضی که به بی مبالاتی در پرهیز از نجاست متهم است.
• نیم خورده ی استر، الاغ و نین خورده ی موش و مار و تمامی حیوانات حرام گوشت به جز گربه.
• نیم خورده طفل متولد از زنا قبل از آنکه بالغ شود یا پس از بالغ شدن و اظهار اسلام ،
همگی اینها مکروه هستند.
• اقسام نجاستها:
1. ادار حیوان حرام گوشتی که دارای خون جهنده است.
2. مدفوع حیوان حرام گوشتی که دارای خون جهنده است.
3. خون حیوانی که خون جهنده دارد، خواه انسان باشد یا حیوان، حیوان خشکی باشد یا دریایی گرچه حلال گوشت باشد.
4. منی حیوانی که خون جهنده دارد، خواه انسان باشد یا حیوان، حیوان خشکی باشد یا دریایی گرچه حلال گوشت باشد.
5. مردار حیوانی که خون جهنده دارد. حتی اگر حلال گوشت باشد.
6. سگ خشکی و اجزاء بدن آن، هر چند روح در آن دمیده نشده باشد و نیز حیوان متولد شد از آن گرچه به اسم او نامیده نشود.
7. خوک خشکی و اجزاء بدن آن، هر چند روح در آن دمیده نشده باشد و نیز حیوان متولد شد از آن گرچه به اسم او نامیده نشود.
8. کافر، ملاک کفر انکار خدا، رسالت پیامبران و ضروریات دین.
9. آنچه بر حسب طبیعت مایع و مست کننده باشد.
10. آب جو.
11. آب انگوری که جوش آمده و هنوز دو سوم آن تبخیر نشده باشد.
تبصره:
اگر هر یک از نجاسات زیر به بدن و لباس نمازگزار یا به مصحف شریف یا به ضریح بارگاه امامن و امازادگان اصابت کند واجب است پاک گردد.
• نجاست بخشیده شده:
1) خون زخم و دمل به شرط جریان آن دائمی و یا به اندازه طول قرائت نماز طول بکشد.
2) خونی که وسعت آن از درهم بغلی کمتر بوده و از نوع خون های سگانه (حیض، نفاس و استحاضه) نباشد.
3) اگر جامه ای به گونه ای خون آلود شود که دو طرف آن آغشته گشته (اگر پارچه یک لایه باشد) یک خون به حساب می آیند و اگر نه دو خون محسوب می شوند.
4) جامه ی زنی که پرستار بچه است.
5) جامه ای که به دلیل نپوشاندن عورتین مرد به تنهایی برای نماز او کافی نباشد.
• چگونگی پاک کردن لباس متنجس:
1) لباس باید دو بار شسته شود و بین دوبار شستن فشرده شود. بنا به نظر شهید اول خواه لباس به وسیله ادار متنجس شده باشد یا غیر آن تفاوتی نمی کند. اما شهید ثانی با این عقیده مخالف است و می گوید: در شیء متنجس به وسیله ی ادار دوبار شستن بهتر است اما در غیر آن یکبار شستن کفایت میکند.
2) اگر لباس متنجس در آب کثیر و جاری شسته شود بر اثر کثرت آب جاری عمل مندرج در شماره 1 منتفی است و همینکه لباس در آب قرار داده شود و نجاست از آن زایل گردد کافی است.
3) اگر بدن و ظرف و هر آنچه که غساله از آن به راحتی جدا می شود، نجس شود، دوبار آب ریختن کفایت می کند. به این صورت که آب به اندازه کافی ریخته می شود تا به نجاست رسیده و آن را برطرف سازد سپس دور ریخته شده و مجدد آب پاک ریخته می شود و دور ریخاه می شود ب این ترتیب پاکی برای این گونه اشیاء حاصل می گردد.
4) اگر سگی ظرفی را دهان زده باشد باید پیش از دو بار شستن ظرف با آب آن را با خاک پاک خاک مال نمود که این کار اگر 7 بار تکرار شود بهتر است. انجام این کار برای ظرف دهان زده شده توسط موش و خوک نیز نیکوست.
5) در مورد سایر نجاست نیز مستحب است سه بار آب کشبده شوند.
• حکم غساله:
عبارت است از آبی که از محل شسته شدن خود به خود یا با فشردن خارج می گردد و حکم همان محل را قبل از خروج غساله دارد.
• اگر غساله مربوط به شستن بار اول باشد باید محل برخورد غساله را تا رسیدن به مقدار متعارف پاکی که گفته شد، شست.
• اگر غساله بار دوم بود، از تعداد لازم یک بارکم می شود.
• آبی که برای تطهیز مخرج بول و غایط به کار می رود از این حکم جداست و غساله آن مدام که به سبب نجاست تغییر پیدا نکرده و یا به نجاستی دیگر غیر از این دو آلوده نگردد، پاک است.
• پاک کننده ها:
1) آب مطلق.
2) زمین، پاک کننده ته کفش و کف پا است. به شرطی که عیت نجاست از بین برود و اگر نجاست فاقد جرم و رطوبت باشد همین که با زمین تماس پیدا کند کافی است. میان زمین خشک و مرطوب در پاک کردن تفاوتی نیست.
3) خاک در مورد ظرفی که سگ از آن نوشیده.
4) خاک پاک غیر لزج و غیر صیقلی مخرج انسان را از مدفوع که بیشتر از مقدار معمول اطراف آن را آلوده نکرده پاک می کند.
5) تابش نور خورشید به اشیاء منقول و غیر منقول در صورتی که خشک شوند پاک کننده می باشد. لازم به ذکر است که حرارت هوا برای پاک ساختن کافی نیست.
6) آتش آن چه را به خاکستر و دود تبدیل نماید پاک می کند.
7) کاستن آب چاه با کشیدن مقدار معینی از آب آن.
8) تبخیر دو سوم آب انگور که بنابر نجاست آن، سبب پاک شدن یک سوم باقی مانده و نیز ادوات همراه آن می شود.
9) استحاله یعنی تبدیل شدن مردار و مدفوع به خاک یا کرم.
10) دگرگون شدن شراب به سرکه و نیز سرکه آب انگور بعد از جوشیدن و سفت شدن آن.
11) اسلام که جسم و متعلقات آن را مانند ناخن و مو را در انسان کافر پاک می کند.
12) از بین رفتن عین نجاست در باطن چشم و بینی، دهان و هر عضوی با از میان رفتن عین نجاست پاک می شود. اما آن چه از آنها خارج می شود با از بین رفتن عین نجاست از آنها پاک نمی شوند. رطوبت های داخل بدن انسان مثل بزاق و اشک حکم باطن اعضاء را دارد و پاک می باشد و باقی مانده غذا و مانند آن که دردهان می ماند با دو بار مضمضه کردن پاک می شود.